Image by .faramarz via Flickr
چند سال پیش یکی از دوستان در یکی از رشتههای ورزشی برای شرکت در مسابقات قهرمانی استان انتخاب شد. ما که میدانستیم یک گونی سیبزمینی پرتحرکتر از این دوست عزیز بود، پرسیدیم: «چطور شد شما انتخاب شدی؟» گفت: «در ردۀ سنی من فقط دو رقیب داشتم. یکی مریض شده بود و یکی هم نیامد. من بدون مسابقه اول شدم!»
بعد از انتخابات دورۀ قبلی ریاست جمهوری (دوره نهم)، کروبی خیلی سر و صدا کرد که آقا تقلب شده؛ ولی گوش کسی بدهکار نبود. حتی وزارت کشور خاتمی هم زیر بار «تقلب» نرفت. ما هم پیش خودمان فکر میکردیم، خیلیها مثل ما شرکت در انتخابات را تحریم کردهاند، پس بعید نیست یکی مثل احمدینژاد پیروز شود. او بدون مسابقه اول شده بود.
اما اینبار وقتی سیل خروشان رأی دهندهها را دیدیم، وقتی در آن راهپیمایی میلیونی ۲۵ خرداد کنار هم ایستادیم، یقین پیدا کردیم تقلب شده. این گونی سیب زمینی با امدادهای غیبی هم نمیتوانست ۲۴ میلیون رأی بیاورد. جمع آرای دو دورۀ قبل او روی هم اینقدر نمیشود. تازه آن موقع مردم از بیکفایتی احمدینژاد بی خبر بودند و یک عدهای هم میخواستند با هاشمی رفسنجانی تصویه حساب کنند.
ولی اینبار به خاطر قهر با اصلاحات، انتخابات را تحریم نکردیم؛ و به خاطر تنبیه هاشمی، به احمدینژاد رأی ندادیم. ما میدانیم تقلب شده چون در این مسابقه شرکت کردیم و رأی دادیم، و رأی ما هم سبز بود نه سیاه. شک دارم احمدی نژاد حتی بدون مسابقه هم اول شود، چه برسد به این که مسابقه دهد، آنهم با این رقبا.
0 نظرات:
ارسال یک نظر